خوابنامه نویسی
در دوره قاجار یکی از شیوه های نگارش، خوابنامه نویسی بوده است. خوابنامه در لغت به معنی کتابی است که در آن به داستانهایی که جریان اصلی و حوادث آنها در خواب میگذرد، اطلاق میگردد.
در تاریخ سرزمین ما، ایران، بارها دیده ایم که حاکمان و دولتمردان از خواب به عنوان دست آویزی برای مشروعیت دادن به دستورها و حاکمیت خود استفاده میکردند که نمونه بارز آن ترغیب فتحعلیشاه به جنگ با روس بود که یک آخوند متوهم در خواب دید که حضرت قول پیروزی لشگر اسلام بر کفار را داده بود.
اما چرا در دوره قاجار برخی نویسندگان بجای نگارش نظرات صریح خود، حرفهای خویش را در قالب خوابنامه می نوشتند؟
مهمترین دلیلش این است که هیچک کس را نمی توان بخاطر نقل خوابی که دیده را مجازات کرد. اصولا خواب دیدن میتوان علل مختلف روحی و جسمی داشته باشد و ابدا قابل اعتنا نیست و در هیچ محکمه و دادگاهی، نقل خواب و رویا نمی تواند پذیرفته و یا رد شود.
چند خوابنامه معروف در دوره قاجار عبارتند از:
خلسه اعتماد السطنه، رؤیای صادقه سید جمال الدین واعظ اصفهانی، رؤیای صادقه محمد حسن تاجر کاشانی و خواب شگفت از ملافتحعلی اصفهانی
کتاب خوابنامه خلسه اعتماد السطنه درباره انتقاد از بی لیاقتی وزرا و صد اعظم های دوره قاجار است که اعتماد السلطنه آنرا در سالهای پایانی عمر خود و با نام مستعار نوشت که بعدها هویت نویسنده فاش گردید.
خوابنامه رویای صادقه را پدر جمالزاده نوشته که خواب دیده در روز قیامت است و دارند آخوندهای جنایتکار اصفهان را در دادگاه الهی محاکمه می کنند. در این کتاب علیه مجتهد آدمکش معروف آن دوره یعنی “آقانجفی” خیلی قلم فرسایی شده است.
اما ماجرای کتاب خوابنامه رویای صادقه محمد حسن تاجر کاشانی به گونه دیگری است.
در یکی از شبها او سخت افسوس زحماتی را میخورد که ایرانیان در راه جنبش مشروطه متحمل شده اند و متعجب است که چرا نظام مشروطه در سایر کشورها موجب ترقی ملتها شد؛ اما در ایران نتیجه عکس داده و بعد از آن به خواب میرود و در عالم خواب به باغ بسیار بزرگی وارد میشود که در جلوی عمارت این باغ تختهایی وجود دارد که مشروطه طلبان بر آنها نشسته اند و بین او و یکی از بزرگان مشروطیت پرسش و پاسخهایی به وجود میآید که او پس از بیداری آنها را بازگو میکند. او در جریان گفت وگوی خود به دفاع از مشروطیت میپردازد.
او در آغاز شکایت میکند که بعد جنبش مشروطه، اوضاع ایران بدتر از قبل شده است. فرد مشروطه طلب نیز اشاره می کند که هنوز دولت ایران مشروطه نشده؛ فقط نام او عوض شده و نظام مشروطه را زمانی حاکم میداند که حداقل یک ثلث از مردم نسبت به مضرات حاکمیت استبداد و ثمرات مشروطه آگاه باشند و نمایندگان خود را به مجلس بفرستند و مجالس نیز بر حاکمیت نظرات کامل داشته باشد.
وی مشروطهخواهان را به چهار دسته تقسیم میکند: دسته اول که کمترین تعداد را به خود اختصاص داده، کسانی بودند که نسبت به مضرات حاکمیت استبداد و ثمرات مشروطه آگاهی داشتند؛ مثل: مرحوم آخوند ملاکاظم خراسانی، حاجی میرزا حسین تهرانی و ملا عبدالله مازندرانی. گروه دوم شامل کسانی میشود که نتوانسته بودند در حاکمیت نفوذ کنند و پست و مقامی بهدست آورند. برای همین، هدف آنان از شرکت در نهضت بهدست آوردن پست و مقام بود. گروه سوم الواط و اشرار بودند که میخواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند که موفق نیز شدند. دسته چهارم که بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده بودند، کسانی بودند که فکر میکردند مشروطه و آزادی به معنی خودسرانه حرکت کردن است و چون هدف گروه اول ترقی ملت و حاکمیت بود که با مقاصد سایر گروهها مخالف بود، توسط گروههای دیگر تبعید، زندانی و یا کشته شدند.
و اما کتاب خوابنامه خواب شگفت اثر ملا فتحعلی اصفهانی:
از محتوای کتاب مشخص میشود که نویسنده این اثر به خوبی از اوضاع ایران و سایر کشورها آگاه بوده و نثر کتاب او بسیار ساده و جذاب است.
ملافتحعلی شخصی ادیب که با زبانهای عربی و انگلیسی آشنا بوده و به فن ترجمه تسلط داشته است و سفرهایی به نقاط مختلف ایران، هندوستان و بینالنهرین داشته و از قوانین مدنی فرانسه، عثمانی و انگلیس آگاه بوده و در زمینه تحصیل علوم دینی نیز فعالیت داشته و برای ادیان مختلف احترام قائل بوده؛ اما معتقد که روحانیون ادیان مختلف این ادیان را برای بهدست آوردن غرایز شخصی شان به خرافات آلوده کردند که این امر مانع پیشرفت ملتها شده است و تا زمانی که اختلاف قومی، نژادی و دینی وجود داشته باشد امکان صلح عمومی وجود ندارد.
با شروع جنگ جهانی اول، نویسنده این کتاب به دلیل شرایط بد ایران در این زمان تصمیم گرفته است که ایران را ترک کرده و به هندوستان برود؛ اما در بین راه در دهکده کمارج به بیماری ذات الجنب مبتلا میشود و چون پزشکی در این روستا نبوده است؛ بیماری او پیشرفت کرده و چون مرگ خود را نزدیک دیده، تصمیم میگیرد رساله خود را برای دوستش به خارج کشور بفرستد و از او بخواهد که این رساله را چاپ کند.
او در این کتاب بعد از پایان شرح حال خود، به شرح جامعه زمان خود میپردازد و اشاره میکند که مردم ایران از علومی، چون: علم آهنگری و فولاد، مکانیک، نساجی، موسیقی، شیمی و طب، نقاشی و چاپ، تلفن و تلگراف، حجاری، مجسمهسازی، فیزیولوژی و … آگاهی ندارند.
در مورد علم شیمی ایرانیان را آنچنان ضعیف میداند که اگر مریض شوند، باید به داروهای اروپاییان امیدوار باشند و الا از بیماری خواهند مرد و در زمینه علم پزشکی مدرسه ای در ایران وجود ندارد و چشم امید ایرانیان به پزشکان خارجی است و یا در مورد علم نساجی میگوید: نساجی را چنان در طاق نسیان نهاده اند که بایستی شلوار زنان، کفن مردگان و عمامه ملایان را از فرنگستان بیاورند.
بطور کلی اغلب این خوابنامه ها در خارج کشور و یا بعد از فوت نویسنده چاپ شده اند، ترس از انتشار کتاب و همچنین اقرار نویسنده در این که فقط ناقل یک خواب هستند، ذکرنشدن نام نویسنده ، انتخاب نام مستعار و حتی تکفیر نویسندگان قاجار توسط علما و مورد تعقیب گرفتن آنان توسط حکومت، همه حاکی از فضای استبدادی و شرایط دشواری است که نویسنده را به خوابنامه نویسی سوق داده است.
احتمالا از دلایل دیگر رویکرد نویسندگان دوره قاجار به خوابنامه نویسی، مقبولیت رؤیا در میان آحاد مردم و باور به تحقق برخی رؤیاهای صادقه است. با بهره گیری از این مقبولیت و باور، نویسندگان تحقق آن را در عالم بیداری برای خوانندگان خود تداعی میکردند.
برگرفته از افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی/هما ناطق و فریدون آدمیت
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید